عصر یک روز تابستانی
امروز پرده هارو زدم کنار و پنجره رو باز کردم تا نسیم خنک بزنه تو!
نمیدونی زندگی تو شهرکهای اطراف یه شهر شلوغ چقدر کیف داره!
مخصوصا که نه خبری از ترافیک و صدای بوق آودگی صوتی و نه اونقدر آلودگی هوا بالاس که نتونی پنجره اتاقت و باز کنی!
به نظر من آرامش واقعی رو آدم فقط میتونه تو شهرک ها یا شهرهای کوچیک و بی سروصدا پیدا کنه!
جایی که نه خبری از استرسه و نه فشار عصبی حاصل از تجملات رو مخ آدم!
بعدشم بشینی آهنگهای KAUAN رو گوش بدی و خودتو از این دنیای مادی و پوچ بکنی و فقط حال کنی!
به این میگن زندگی!
آرامش و دیگر هیچ......
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 19:44 توسط Saly
|